چه چیزی باعث خودشیفتگی می شود؟

چه چیزی باعث خودشیفتگی می شود؟

چه چیزی باعث خودشیفتگی می شود؟

Blog Article





قبل از اینکه به ویژگی‌های خاص یک خودشیفته بپردازیم، اجازه دهید ابتدا علت این نوع رفتار را بررسی کنیم. خودشیفتگی می تواند تحت تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی قرار گیرد، که نشان می دهد می تواند هم یک ویژگی ذاتی و هم یک رفتار آموخته شده باشد. در زیر چند نکته کلیدی وجود دارد که توضیح می دهد چگونه خودشیفتگی می تواند ایجاد شود.



برای ارتباط با روانپزشک خوب در سعادت آباد با گروه روانشناسی ویان تماس بگیرید



عوامل ژنتیکی


تحقیقات نشان می‌دهد که ویژگی‌های خودشیفتگی یک مؤلفه ژنتیکی قابل توجهی دارد. به عنوان مثال، مطالعات دوقلو نشان می دهد که خودشیفتگی دارای نرخ وراثت پذیری در حدود 50٪ است، به این معنی که عوامل ژنتیکی به طور قابل توجهی در ایجاد ویژگی های خودشیفتگی نقش دارند.



سبک های فرزندپروری


برخی از سبک‌های فرزندپروری می‌توانند به رشد ویژگی‌های خودشیفتگی کمک کنند. به عنوان مثال:




  • ارزش گذاری بیش از حد: والدینی که بیش از حد فرزندان خود را تحسین می کنند و بیش از حد زیاده روی می کنند، ممکن است احساس بزرگی از خود را تقویت کنند.

  • غفلت و سوء استفاده: برعکس، سهل انگاری یا بدرفتاری والدین می تواند منجر به ایجاد ویژگی های خودشیفتگی به عنوان مکانیزم مقابله ای برای مقابله با عزت نفس پایین و کمبود آن شود.پیوست ایمن.


تأثیرات اجتماعی و فرهنگی


عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز می توانند در پرورش رفتار خودشیفتگی نقش داشته باشند. جوامعی که بر فردگرایی، رقابت و موفقیت مادی تأکید دارند، می‌توانند محیط‌هایی را ایجاد کنند که در آن ویژگی‌های خودشیفتگی بیشتر در آن شکوفا شوند.



نظریه روانکاوی


زیگموند فرویدنظریه روانکاوینشان می دهد که خودشیفتگی از تجربیات اولیه کودکی و رشد خود منشا می گیرد. طبق این نظریه، اگر نیازهای فردی در دوران کودکی بیش از حد ارضا شود یا به شدت نادیده گرفته شود، ممکن است ویژگی های خودشیفتگی را به عنوان مکانیزم دفاعی ایجاد کند.



نظریه یادگیری اجتماعی


نظریه یادگیری اجتماعیمعتقد است که رفتارهای خودشیفته را می توان از طریق مشاهده و تقلید آموخت. اگر کودکی با الگوهای خودشیفته بزرگ شود، مانند والدین یا افراد مهمی که ویژگی های خودشیفتگی را از خود نشان می دهند، ممکن است این رفتارها را بیاموزند و اتخاذ کنند.


در حالی که خودشیفتگی می تواند یک جزء ژنتیکی داشته باشد، به طور قابل توجهی توسط عوامل محیطی و تجربیات اولیه زندگی شکل می گیرد. این ترکیب طبیعت و پرورش به این معنی است که ویژگی های خودشیفتگی می تواند هم ذاتی و هم آموخته شده باشد. درک این تأثیرات می تواند به رسیدگی و مدیریت رفتار خودشیفتگی کمک کند، به ویژه از طریقمداخلات درمانی.



14 نشانه یک خودشیفته


با درک اینکه چه چیزی باعث خودشیفتگی می شود، بیایید به ویژگی های شخصیتی که خودشیفته ها اغلب دارند بپردازیم.تحقیقات نشان می دهدکه به اندازه 5 درصد از جمعیت ایالات متحده استاختلال شخصیت خودشیفته، بنابراین ممکن است بیشتر از آنچه فکر می کنید رایج باشد. مراقب این 14 شاخص باشید که ممکن است با یک خودشیفته سر و کار داشته باشید.



1. خیالات عظمت


خودشیفته ها اغلب در تخیلات بزرگی وسواس دارند. آن‌ها ممکن است درباره موفق‌ترین، قدرتمندترین یا جذاب‌ترین فرد دنیا رویاپردازی کنند و این خیال‌پردازی‌ها رفتار و تصمیم‌های آنها را هدایت می‌کند. این مشغله می‌تواند منجر به عدم تمرکز بر وظایف و روابط واقعی شود و زمانی که واقعیت با خیال‌پردازی‌های آنها مطابقت ندارد، منجر به ناامیدی و ناامیدی شود.



2. باور به اینکه آنها خاص و منحصر به فرد هستند


خودشیفته ها معتقدند که آنها خاص هستند و فقط توسط سایر افراد خاص یا با موقعیت بالا قابل درک هستند. این باور می تواند آنها را به سمت معاشرت تنها با افرادی سوق دهد که آنها را به همان اندازه خاص یا دارای موقعیت بالاتر می دانند. این می تواند یک نگرش نخبه گرایانه ایجاد کند و ایجاد ارتباط واقعی با طیف متنوعی از افراد را برای آنها دشوار کند. همچنین می تواند منجر به احساس انزوا شود.



3. نیاز به تحسین بیش از حد


خودشیفته ها خواهان تحسین و تایید دائمی هستند. آنها اغلب به دنبال تحسین و تمجید برای تقویت عزت نفس خود هستند. این نیاز می‌تواند برای اطرافیانشان خسته‌کننده باشد، زیرا ممکن است برای ارائه اعتبار مستمر تحت فشار باشند. همچنین می تواند منجر به دستکاری یا استثمار دیگران برای به دست آوردن این تحسین شود.



4. احساس حق


افراد خودشیفته اغلب انتظارات غیرمنطقی از رفتار مطلوب و اطاعت خودکار از خواسته های خود دارند. آنها معتقدند که مستحق برخورد ویژه هستند و وقتی آن را دریافت نمی کنند گیج یا عصبانی می شوند. این احساس استحقاق می تواند منجر به خواسته ها و انتظارات غیر منطقی در روابط شخصی و حرفه ای شود و باعث تنش و رنجش شود.



5. رفتار استثمارگرانه بین فردی


خودشیفته ها اغلب از دیگران برای رسیدن به اهداف خود سوء استفاده می کنند. آنها ممکن است از دستکاری، فریب یا اجبار برای رسیدن به آنچه می خواهند استفاده کنند. این رفتار استثمارگرانه می‌تواند منجر به آسیب‌های عاطفی و روانی قابل توجهی برای دیگران شود که منجر به شکست اعتماد و آسیب‌دیدگی روابط شود.



6. عدم همدلی


یکی از مشخص ترین ویژگی های یک خودشیفته ناتوانی آنها در همدلی با دیگران است. آنها در تشخیص یا اهمیت دادن به احساسات و نیازهای دیگران مشکل دارند. بنابراین، این عدم همدلی می تواند منجر به رفتار بی رحمانه و غیر حساس شود و باعث درد و ناراحتی عاطفی اطرافیان شود.



7. حسادت به دیگران یا اعتقاد به اینکه دیگران به آنها حسادت می کنند


خودشیفته‌ها اغلب نسبت به موفقیت‌ها و دارایی‌های دیگران حسادت می‌کنند و معتقدند که آنها سزاوار این چیزها هستند. برعکس، ممکن است باور کنند که دیگران نسبت به آنها حسادت می‌کنند. این حسادت می تواند منجر به احساس تلخی و رنجش، آسیب رساندن به روابط و ایجاد یک محیط رقابتی به جای مشارکتی شود.



8. رفتارها یا رفتارهای متکبرانه و متکبرانه


خودشیفته‌ها اغلب رفتارهای متکبرانه و متکبرانه از خود نشان می‌دهند، به دیگران نگاه می‌کنند و با تحقیر با آنها رفتار می‌کنند. این نگرش می تواند اطرافیان را از خود دور کند و محیطی خصمانه ایجاد کند، چه در خانه، چه در محل کار و چه در محیط های اجتماعی.



9. مشکل در رسیدگی به انتقاد


خودشیفته ها معمولاً عزت نفس شکننده ای دارند که آنها را نسبت به انتقاد بسیار حساس می کند. آنها ممکن است با خشم، حالت تدافعی یا تلاش برای تحقیر منتقد واکنش نشان دهند. این مشکل در رسیدگی به انتقاد می تواند مانع رشد و پیشرفت شخصی شود، زیرا آنها تمایلی به پذیرش بازخورد ندارند یا نمی توانند.



10. روابط سطحی


خودشیفته ها اغلب بر اساس آنچه که دیگران می توانند برای آنها انجام دهند، به جای ارتباط واقعی یا احترام متقابل، روابط سطحی ایجاد می کنند. این روابط سطحی می تواند باعث شود هر دو طرف احساس عدم رضایت و استفاده کنند و منجر به تنهایی و انزوا شوند.



11. عدم پاسخگویی


افراد خودشیفته به ندرت مسئولیت اعمال خود را بر عهده می گیرند. در عوض، آنها اغلب دیگران را مقصر مشکلات و شکست های خود می دانند. این عدم پاسخگویی می تواند منجر به درگیری های حل نشده و الگوهای منفی مکرر در روابط و موقعیت های کاری شود.



12. رفتار دستکاری


خودشیفته ها دستکاری های ماهری هستند. آنها اغلب از تاکتیک هایی مانندروشنایی گاز، احساس گناه و ایفای نقش قربانی برای کنترل دیگران و رسیدن به آنچه می خواهند. رفتار دستکاری می تواند آسیب روانی قابل توجهی ایجاد کند و منجر به سردرگمی، شک به خود و اضطراب در افرادی شود که در معرض خطر هستند.



13. وسواس به وضعیت و ظاهر


افراد خودشیفته اغلب درگیر وضعیت و ظاهر خود هستند. آنها به دنبال دارایی های مادی، القاب و انجمن هایی هستند که وجهه آنها را افزایش می دهد. این وسواس می‌تواند به ارزش‌ها و اولویت‌های سطحی منجر شود و در نتیجه از جنبه‌های عمیق‌تر و معنادارتر زندگی و روابط غفلت شود.



14. ناتوانی در حفظ روابط سالم


افراد خودشیفته به دلیل خود محوری و عدم همدلی خود برای حفظ روابط سالم و طولانی مدت تلاش می کنند. آنها ممکن است در میان دوستان، شرکا و همکاران بچرخند و ردپایی از روابط شکسته در پی خود باقی بگذارند. این ناتوانی در حفظ روابط سالم می‌تواند منجر به الگویی از تنهایی، بی‌ثباتی و آسیب‌های عاطفی مکرر هم برای خودشیفته و هم برای آن‌هایی که با آنها تعامل دارند، شود.



Report this page